دل شکسته...

دل به غریبه بستم
از همه دنیا گسستم
به خاطر غریبه
سنت هارو شکستم
دل به غریبه باختم
قصر رویا رو ساختم
نفهمیدم غریبه
زشتیش پشت فریبه
نفهمیدم اشتباهه
عاشقی یه گناهه
دلم از آدما خونه
میگیره هی بهونه
دلم میخواد گریه کنم
ولی چرا؟برای کی؟
شاید واسه دل خودم
شاید برای دیگری
شاید دلم شکسته شد
شاید چشام خسته شد
از دیدن دلتنگی ها
از زور این دلتنگیها
با توام ای ابر بهار!!!!
جای دیگه دونه بزار
آخه چرا چشای من؟
از چشم دیگرون ببار
جنس دل من از شیشه است
غصه که کار همیشه است
یه لحظه هم که شاد بشم
از غصه من آزاد بشم
زودی یکی سر میرسه
باز یکی از در میرسه
که بشکنه دل منو
که در بیاره اشکمو