لحظه های شب رو با ستاره قسمت می کنم.....

تو که بارونو ندیدی
گل ابرا رو نچیدی
گله از خیسی جاده های غربت می کنی
تو که خوابی ، تو که بیدار
تو که مستی ، تو که هوشیار
لحظه های شب رو با ستاره قسمت می کنی
من رو بشناس که همیشه
نقش غصه ام روی شیشه
من خشکیده درخته،توی بطن باغ و بیشه
جاده های بی سوار و
سال گنگ بی بهار و
تو ندیدی
به پشیزی نگرفتی دل مارو
.....
لحظه های تلخ غربت
هفته های بی مروت
تو نبودی که ببینی
شب تار انتظارو
همه قصه هام تو هستی
لحظه لحظه هام تو هستی
تو خیالم ،توی خوابم
پا به پام ،بازم تو هستی........