کوچه

بی تو مهتاب شبی ،باز از آن کوچه گذشتم
همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم
شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم
در نهانخانه ی جانم گل یاد تو درخشید
عطر صد خاطره پیچید
باغ صد خاطره خندید
مرغ شب ناله ی تلخی زد و بگریخت
باز گفتم از این عشق حذر کن
لحظه ای چند بر این آب نظر کن
آب و آیینه ی عشق گذران است
تو که نگاهت به نگاهی نگران است
باش فردا،که دلت با دگران است
گفتی از این عشق حذر هرگز نتوانم
سفر از پیش تو هرگز نتوانم،نتوانم
یادم آید تو به من گفتی
تا فراموش کنی چندی از این شهر سفر کن
سفر از پیش تو؟هرگز نتوانم ،نتوانم
نظرات 2 + ارسال نظر
سامی پنج‌شنبه 17 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 10:46 ب.ظ http://yaddashtha.blogfa.com

سلام خوشحالم اول شدم این شعر واسه همه خاطره داره بعضیا خوب بعضیها هم مثل من بد بمن سر بزن خوشحال میشم

علی بی غم (عاشق دل شکسته) جمعه 18 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 03:14 ق.ظ http://khoob-bad-zesht.persianblog.com

سلام ممنون که به من سر میزنی بیشتر سر بزن امید دارم لیاقتش رو داشته باشم متنت هم زیبا بود بروز شدم سری بزن تا بد اگه بدی بود بای

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد