دل به غریبه بستم
از همه دنیا گسستم
به خاطر غریبه
سنت هارو شکستم
دل به غریبه باختم
قصر رویا رو ساختم
نفهمیدم غریبه
زشتیش پشت فریبه
نفهمیدم اشتباهه
عاشقی یه گناهه
دلم از آدما خونه
میگیره هی بهونه
دلم میخواد گریه کنم
ولی چرا؟برای کی؟
شاید واسه دل خودم
شاید برای دیگری
شاید دلم شکسته شد
شاید چشام خسته شد
از دیدن دلتنگی ها
از زور این دلتنگیها
با توام ای ابر بهار!!!!
جای دیگه دونه بزار
آخه چرا چشای من؟
از چشم دیگرون ببار
جنس دل من از شیشه است
غصه که کار همیشه است
یه لحظه هم که شاد بشم
از غصه من آزاد بشم
زودی یکی سر میرسه
باز یکی از در میرسه
که بشکنه دل منو
که در بیاره اشکمو
سلام شادی خانوم
ترانه زیبایی بود
منم آپم
بهترین برنامه رو گذاشتم
اگه دوست داشتین تبادل لینک کنیم
موفق باشید
وبلاگت عالیه.شعرها همه خیلی زیباست.
.....موفق باشی.....
دنیا را پیموده ام ؛ تنها فانوسی هدیه آورده ام تا شهرهای خاموش قلبگاهت را فروغ بخشم ؛ روزها را سیاه کرده ام ؛ وسالها را به آرزوهایم فروخته ام و آرزوهایم را به سالهایم دوخته ام ...سلام مهربون ..آپم و منتظر ..
سلاممممممممممممممممممممم.خوفی عزیزم؟ممنون سر زدی.................شعر قشنگی بود ولی غمگین.چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
سلام دوست من .... اولین باره که به اینجا میام . وبلاگ زیبایی داری با شعرهای زیباتر .
سلام خوبی امید وارم شاد و سلامت و موفق باشی .در کنار خانواده