پشت این پنجره ها دل میگیره
غم و غصه ی دل و تو میدونی
وقتی از بخت خودم حرف میزنم
چشام اشک بارون میشه،تو میدونی
عمریه غم تو دلم زندونیه
دل من زندون داره، تو میدونی
هر چی بش میگم تو آزادی دیگه
میگه من دوست دارم، تو میدونی
میخوام امشب با خودم شکوه کنم
شکوه های دلمو تو میدونی
بگم ای خدا چرا بختم سیاست
چرا بخت من سیاست ،تو میدونی
پنجره بسته میشه، شب میرسه
چشام آروم نداره ،تو میدونی
اگه امشب بگذره،فردا میشه
مگه فردا چی میشه؟تو میدونی
عمریه غم تو دلم زندونیه
دل من زندون داره، تو میدونی
هر چی بش میگم تو آزادی دیگه
میگه من دوست دارم، تو میدونی
بازاریابی اینترنتی ... هر کلیک 80 ریال ... به ما سر بزنید.
سلام ... عالی بود ... ممنونم از اینکه بهم سر زدی ... در مورد پدر بزرگت هم متاسفم و بهت تسلیت می گم ... ایشالا هر کجا که هستی سالم و سربلند باشی ...
سلام شادی جان/این شعر از معدود شعرهایی هست که من خیلی دوستش دارم/به خونه دل من هم بیا شاید کلام تو مرحمی بر زخمهای کهنه من باشه/ممنون میشم
امروز دلم گرفته بود ؛ مثل هوای بارونی
از آون هواها که خودت ؛ حال و هواشو می دونی
اگه بشه با واژها حالمو تعریف بکنم
تو هم منو ؛ شعر منو ؛ با همه حست می خونی
راستی سلام ..آپم و منتظر...
هرچی آرزوی خوبه مال تو
هرچی که خاطره داری مال من
سلام مهربون/کجایی بابا/دلم برای نوشتهات تنگ شده/بنویس تو که دستت به نوشتن اشناست
در شب نورانی عشق
روشن ساخته ام کلبه ام را
تا بیایی و نفسی
با چایی گرم و دلی تنگ
هم صحبتم کنی
سلام مهربون ..آپم و منتظر ..
زیبا بود
سلام شادی عزیز
من عاشق شقایقم . شاید به خاطراین که خودم عاشقم. معشوقم را به هیچ چیز و هیچ کس عوض نمی کنم... و تا ابد با او هستم
منتظرت هستم