دل تو،خنده ی تو،چشمای تو،دستای تو

اومدم شب هارو باور نکنم بوسه نذاشت
اومدم غصه رو باور نکنم،شب نمیذاشت
حالا باور بکنم یا که باور نکنم
دردی درمون نمیشه
کاری آسون نمیشه
کوه غصه توی قلبم دیگه ویرون نمیشه
می تونست چشمای تو شب هارو روشن بکنه
نذاره غم توی دل این قده شیون بکنه
توی دل هیچ میدونی غم داره آواز میخونه؟
دل تو،خنده ی تو،چشمای تو،دستای تو
میتونستن نذارن شب هارو باور بکنم
حالا باور بکنم یا که باور نکنم
دردی درمون نمیشه
کاری آسون نمیشه
توی دل هیچ میدونی غم داره آواز میخونه؟
اینو من میدونم و این شب تاریک میدونه.........

دل شکسته...

دل به غریبه بستم
از همه دنیا گسستم
به خاطر غریبه
سنت هارو شکستم
دل به غریبه باختم
قصر رویا رو ساختم
نفهمیدم غریبه
زشتیش پشت فریبه
نفهمیدم اشتباهه
عاشقی یه گناهه
دلم از آدما خونه
میگیره هی بهونه
دلم میخواد گریه کنم
ولی چرا؟برای کی؟
شاید واسه دل خودم
شاید برای دیگری
شاید دلم شکسته شد
شاید چشام خسته شد
از دیدن دلتنگی ها
از زور این دلتنگیها
با توام ای ابر بهار!!!!
جای دیگه دونه بزار
آخه چرا چشای من؟
از چشم دیگرون ببار
جنس دل من از شیشه است
غصه که کار همیشه است
یه لحظه هم که شاد بشم
از غصه من آزاد بشم
زودی یکی سر میرسه
باز یکی از در میرسه
که بشکنه دل منو
که در بیاره اشکمو